حسینحسین، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

حسین کوچولوی ناز گل گلی

عکس 12

مامانی جونم امشب من وتو بابایی با هم رفتئیم جنگل نزدیک خونمون ..افطار ابگوشت درست کرده بود م خیلی هم دوسش داشتییی به محض مستقر شدن باز اون تب لتو اوردی من بهش ویروس پیدا کردم اهههههههه به زورررررررر بلندت کردم بریم دور بزنیم قیافروووووووو گفتم برو تو سبزه ها بشین سر جات نشستی باز جو گرفت تو رووووو عین ملخ افتادی هههههههه بعد از خوردن ابگوشت مث همیشه رو شکم بابایی لم دادی اینجا یه تیکه از زمین تو جنگل سبزی محلی کاشتن حیف شب بود یک عطری داشتتتتتتت اینم کاسه ابگوشتت که با نخود لوبیا مخالفیییییییی گذاشتم نگی من از اول بهت ندادما تا اپ بعدی باییییییی الانم دقیقا وسط مخمی ...
28 تير 1392

سلام سلامممممممم

 سلام پسرم بالاخره بعد از کلی غیبت طولانی اومدیم وهنوز تو پسر خوب نشدییییییییی عیب نداره بذار من پیر شم ببخشید وبتو دیر اپ کردم دسته گلت بوددددددددددددددد دیگه بین خودمون باشه فهلا ماه پیش رفتیم النگدره کلی عکس ناناز ازت گرفتیم قربون پسر خودم جدیدا هر جا میریم میگی لباساتو در بیار شب بخوابیم .واسه همین اخر مهمونیا همش درگیریم نمیذاری صدا به صدا برسه بریم عسک بازی .به قول خودت عسک قربونت برممممم من که همش دنبال شیطونی هستی جیگرتو این گلا رو واسه من چیدی عزیزمممممممممممممممم خیلی با عکاس همکاری کردی غر نزن ای جونم دل عکاسو برده بودی تو داشتی میوفتادی هههه...
28 تير 1392

ما بر گشتیمممممممممممم

مامانی جونم بعد از غیبت طولانی اومدم دوباره وبتو اپ کنم ..من تنبل نیستما شما دیگه نمیذاری ازت عکس بندازم خوب بریم اصل مطلب دیگه داری مثل پسر بچه های بزرگ میشی کلاس شنا ونقاشی وکامپیتور ثبت نامت کردیم که کامپیوترو حذفش کردیم چون خودت یه پا معلمی بعد از ختنه شدنت من نیومدم تو وبت ..یه نی نی به جمع خانواده اضافه شد همتا دخمل عمو یاسر بعدشم واست جشن گرفتیم البته مث تولد بود مهمونا کم ولی کیفیت عالی راستی بابایی واست تب لت خریده که شبو روز باهاش سرگرمی اجازه نمیدی کسی بهش دست بزنه امروز هم تو پارکینگ صدا میومد رفتی بیرون دیدی تهمینه کوچولو داره بازی میکنه اومدی بالا گفتم چرا نرفتی بازی گفتی اون دختره مگه من دخترم؟؟؟؟؟ من کف کردم اصل...
25 تير 1392
1